اولین های محمدامین
اولین های محمدامین تولد پسر عزیزم نزدیکه و من میخوام به این مناسبت چند تا مطلب ویژه بذارم.تو این پست قصد دارم تمام اولین های محمدامین تا این لحظه را بنویسم.امروز شروع میکنم تا ببینم کی میتونم تمومش کنم...
اولین عکس محمد امین
در بامداد ٢٥ مرداد ٨٨ در واقع نصف شب. این عکس را با گوشی خودم در حالیکه توی تخت بیمارستان بودم گرفتم. دستمو دراز کردم بالای تختش و عکس انداختم.چون دلم میخواست ببینمش اما نمیتونستم تکون بخورم!!!
اولین حمام محمدامین
موقعی که نینی کوچولومون ٥ روزش بود بابایی و مامانی با هم بردیمش حموم.
اون موقع ها در تمام مدت استحمام بچه دو تایی انواع سوره ها و آیه هایی که بلد بودیم یواش یواش میخوندیم تا هم آرامش بگیره و هم چشم نخوره و هم حمام کردنش به خیر بگذره و اتفاقی براش نیفته.
اویل بار که محمد امین را بردیم حمام انقدر لاغر بود و پاهاش کوچولو بود که بابایی راست راستی میترسید بهش دست بزنه !
اولین مهمونی محمد امین
پسرم ١٤ روزه بود که افطاری خونه دوستمون دعوت شدیم و برای اولین بار به عنوان یک خانواده ٣ نفره رفتیم مهمونی. اون موقع ها وقتی قرار بود بریم مهمونی نینی را حمام میکردم و بعد از حمام تا مدتی راحت میخوابید . میگذاشتیمش توی کریر و میرفتیم ددر.
اولین قاشق محمد امین
تو این عکس محمدامین برای اولین بار در ١٨ روزگی یه قاشق دست گرفته. البته این یه قاشق چایخوریه اما از بس این نینی ریز بود انگار قاشق سوپخوری دستشه!
قضیه اینه که محمدامین خیلی جون نداشت تا بتونه محکم شیر بخوره و برای اینکه بهش انگیزه بدیم مجبور بودیم با قاشق و قطره چکون ازش پشتیبانی کنیم تا به مکیدنش ادامه بده!
اولین زیارت محمد امین
وقتی پسرمون کوچیک بود معمولا شبها میرفتیم حرم. من جدا میرفتم زیارت و پدر و پسر با هم میرفتن.
اولین سفر محمد امین
عید فطر سال ٨٨ دقیقا وقتی محمد امین ٣٧ روزش بود با وانت رفتیم تا شاهرود!!!!
بچم تمام راه توی ماشین خواب بود.پتوشو تا کردیم و گذاشتم بین دو صندلی ، پشت دنده و محمدامین که ریزه میزه بود اونجا خوابید!!!
اولین باری هم که خوب و محکم شیر خورد و من صدای شیر خوردنشو شنیدم توی همون سفر بود.
اولین بیماری محمد امین
وقتی ٢ ماه و نیمش بود .کمی سرما خورد.خیلی ضعیف توی خواب ناله میکرد و سرفه های خفیف میکرد. بردیمش بیمارستان کودکان و ٢ شب بستری شد. واقعا روزهای سختی بود. خدا رو شکر که بخیر گذشت.
اولین خراب کاری محمد امین
در سه ماهگی موقع بازی با آویز تخت یکی از عروسکها رو گرفت و کشید و شکست! و نشون داد که مسخواد در آینده تلاش کنه تا حتی یک وسیله سالم تو خونه نگذاره. تا حالا که موفق بوده! از این کارش فیلم هم دارم.
اولین نشستن محمد امین
پسرم موقعی که ٥ ماهش بود به تنهایی و بدون کمک برای چندین دقیقه مینشست.
اولین غذای محمد امین
از ٥ ماهگی با فرنی رقیق شروع به غذا خوردن کرد. وقتی برای اولین بار با قاشق غذایی بجز شیر میخورد خیلی خیلی هیجان زده بود.
اولین اسباب بازی محمدامین
این چهار تا توپ متکایی اولین اسباب بازی هست که موقع بارداری برای عزیز دلم خریدم.
اولین محرم محمد امین
محرم سال ٨٨ اولین محرم محمد امین بود که پسرم تقریبا ٤ ماهه بود که برای اولین بار علی اصغر شد.
اولین کلمات محمد امین
ترکیبی بود از تکرار با و ما! یه جوری که نه دل بابا بشکنه و نه دل مامان!
اولین میوه محمدامین
آب هندونه! با خاله ها نشسته بودیم و هندونه میخوردیم که گل پسر هم اشتیاق نشون داد و با چه ذوقی قاشق قاشق آب هندونه خورد.
اولین نوروز محمد امین
اولین دندون محمد امین
دقیقا در روزی که عزیزم ٩ ماه ٣ روزه بود اویل مروارید قشنگش دراومد. دنندان پیشین بالا و چپ.
اولین راه رفتن محمدامین
روز ٣٠م تیر ٨٩ بعد از ظهر اولین قدمهای مستقلشو برداشت. ان شالله که همیشه رو پای خودش باشه.
اولین کفش محمد امین
هنوز هم این کفشو دارم. هرچند حسابی خراب شده اما گاهی پسرم یاد کوچیکیاش میکنه و میره دوباره اونها رو میپوشه تو خونه راه میره و سوت سوت میکنه!
ادامه دارد...
.gif){kind=small}
.gif){kind=small}
